Loading...

#سوال_566_ #قیاس_اولویت چیست و آیا استعمال آن برای یافتن احکام دینی جائز است؟


✅پاسخ :

#قیاس، اصطلاحی است در علم اصول فقه، به معنای جاری‌کردن حکم شرعیِ یک موضوع بر موضوعی مشابه که حکمی درباره آن در روایات نیست.
قیاس اقسام مختلفی دارد که برخی از آنها عبارتند از: قیاس مَنصوص العله، قیاس مُستَنبَطُ العله، قیاس اولویت و تنقیح مناط


✅هرگاه حکم یک موضوع درقوانین موضوعه ذکر شده باشد، و حکم موضوع دیگر ذکر نشده باشد ولی وقتی که این دو موضوع را با هم بسنجیم به #نظر برسد که موضوع مسکوت الحکم نسبت به موضوع معلوم الحکم تقدم و اولویت دارد به این معنی که حکم موضوع معلوم الحکم بطریق اولی باید شامل حال موضوع مسکوت الحکم باشد، در چنین موردی اگر حکم موضوع معلوم الحکم را نسبت به موضوع مسکوت الحکم سرایت دهیم ، این عمل را اصطلاحاً قیاس اولویت و مفهوم اولویت و قیاس بطریق اولی نامند.


✅ انواع #قياس به طور کلی در روایات بسیار فراوانی مورد مذمت شدید واقع شده است و هیچ نوعی از آن جائز شمرده نشده است.

✅متأسفانه برخی تلاش کرده اند که برخی از انواع قياس، مثل قياس اولویت را جائز بشمارند، در حالیکه علاوه بر عدم استثناء شدن این مورد در روایات، به طور خاص این نوع از قياس توسط خاندان وحی مورد نقد و مذمت قرار گرفته است و طرفداران این نوع از قياس سعی کرده اند با زدن چند مثال که به طور اتفاقی با قواعد قياس اولویت منطبق است، حجیت آن را ثابت کنند، در حالیکه منطبق بودن برخی از احکام با قياس اولویت بر حسب اتفاق است و شکی نیست که این احکام با سمع از شرع و رسیدن از سنت و نصوص به دست آمده است و ربطی و احتیاجی به قاعده قياس ندارد!

✅به برخی از نهی های کلی از قياس و به طور خاص #قياس_اولویت توجه فرمایید :


1⃣عُثْمَان بْن عِيسَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَن مُوسَى عَنِ الْقِيَاسِ فَقَالَ مَا لَكُمْ وَ اللْقِيَاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُسْأَلُ كَيْفَ أَحَلَّ و كَيْفَ حَرَّمَ

📚كافي ج۱ص۵۷

عثمان بن عیسی گوید : از امام صادق علیه السلام در مورد #قياس سؤال کردم؛ امام فرمودند : شما را با قياس چه‌کار؟! همانا اللَّه مورد سؤال واقع نمی شود که چگونه (و بر چه مبنایی) حلال نموده است و چگونه حرام نموده است!

✅روايت فوق رد قياس منصوص العله و قیاس مستنبط العله است.

2⃣أَبِي شَيْبَةَ الْخُرَاسَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه يَقُولُ إِنَّ أَصْحَابَ الْمَقَايِيسِ طَلَبُوا الْعِلْمَ بِالْمَقَايِيسِ فَلَمْ تَزِدْهُمُ الْمَقَايِيسُ مِنَ الْحَقِّ إِلَّا بُعْداً وَ إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْمَقَايِيسِ

📚كافي ج۱ص۵۶

ابي شيبه گوید :شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود : همانا صاحبان #قياس ها علم را با قياس ها طلب کردند و قیاس ها جز دوری آنها از حق نیفزود! و همانا دین الهی با قياسها به دست نمی آید.

✅روايت فوق رد کلیه قياسها است.

3⃣عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ (مِنْ عِلْمِنَا) مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا وَ لَا تَقِيسُوا الدِّينَ فَإِنَّ مِنَ الدِّينِ مَا لَا يُنْقَاسُ وَ سَيَأْتِي أَقْوَامٌ يَقِيسُونَ فَهُمْ أَعْدَاءُ الدِّينِ وَ أَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ

📚الخصال ص۶۱۴ و ۶۱۵

علي علیه السلام فرمود : به کودکان خود از علوم ما آنچه را اللَّه به وسیله آن به آنها سود می رساند تعلیم دهید تا مرجئه با رأی خود بر آنها غلبه نکنند و دین را #قياس نکنید زیرا بخشی از دین هست که قياس پذیر نیست و به زودی اقوامی می آیند که قياس می کنند و اینها #دشمنان دین هستند و اولین کسی که قياس کرد #ابليس بود!


4⃣دَخَلَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّه فَقَالَ لَهُ يَا بَا حَنِيفَةَ بَلَغَنِي أَنَّكَ تَقِيسُ قَالَ نَعَمْ أَنَا أَقِيسُ قَالَ لَا تَقِسْ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ- حِينَ قَالَ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ

📚كافي ج۱ص ۵۸

ابوحنیفه بر امام صادق علیه السلام وارد شد. امام به او فرمود : ای اباحنیفه! به من خبر رسیده است که تو #قياس می کنی! گفت :بله، من قياس می کنم! امام فرمود: قياس مکن، همانا اولین کسی که قياس کرد ابليس بود آن موقعی که گفت : مرا از آتش خلقت نمودی و او را از گِل خلقت نمودی!

5⃣عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه قَالَ: إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ أَلَا تَرَى أَنَّ الْمَرْأَةَ تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَواتَهَا يَا أَبَانُ إِنَّ السُّنَّةَ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّينُ

📚كافي ج۱ص ۵۷


امام صادق علیه السلام فرمود :همانا سنت قياس نمی شود، آیا نمی بینی که زن روزه اش را قضا می کند ولی نمازهایش را قضا نمی کند، ای أبان همانا سنت هنگامی که قياس شود دین نابود می شود!

✅در قسمت بعد به چند حديث در رد قياس توجه فرمایید :


✅چند حدیث زیبا در بطلان انواع #قياس :

1⃣أَبَان بْنِ تَغْلِب قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْداللَّهِ مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ قَطَعَ إِصْبَعاً مِنْ أَصَابِعِ الْمَرْأَةِ كَمْ فِيها قَال عَشَرَةٌ مِن الْإِبِلِ قُلْتُ قَطَعَ اثْنَيْنِ قال عِشْرُونَ قُلْتُ قَطَعَ ثَلَاثاً قَالَ ثَلَاثُونَ قُلْتُ قَطَعَ أَرْبَعاً قَالَ عِشْرُون قُلْتُ سُبْحان اللَّه يَقْطَعُ ثَلَاثاً فَيَكُونُ عَلَيْهِ ثَلَاثُونَ وَ يَقْطَعُ أَرْبَعاً فَيَكُونُ عَلَيْه عِشْرُون إِنَّ هَذَا كان يَبْلُغُنَا و نَحْن بِالْعِرَاق فَنَبْرَأُ مِمَّنْ قَالَهُ وَ نَقُولُ الَّذِي جَاء بِهِ شَيْطَانٌ فقال مَهْلًا يَا أَبَان هَذَا حُكْمُ رَسُول اللَّه إِنَّ الْمَرْأَةَ تُعَاقِلُ [تقابل] الرَّجُل إِلَى ثُلُث الدِّيَة فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ رَجَعَتْ إِلَى النِّصْفِ يَا أَبانُ إِنَّكَ أَخَذْتَنِي بِالْقِيَاسِ و السُّنَّةُ إِذَا قِيسَتْ مُحِقَ الدِّين

📚كافي ج۷ص۲۹۹

ابان گوید :به امام صادق علیه السلام گفتم : چه می فرمائید در مورد مردی که یکی از انگشتان زن را قطع کند، چقدر (دیه) در مورد آن هست؟ فرمود : ده شتر
گفتم :دو انگشت قطع کند؟ فرمود :20 شتر
گفتم :سه انگشت قطع کند؟ فرمود:30 شتر
گفتم :اگر چهار انگشت زن را قطع کند؟ فرمود :20 شتر!
گفتم :سُبْحَانَ اللَّهِ! اگر سه انگشت زن را قطع کند، 30 شتر بر عهده اوست و اگر چهار انگشت زن را قطع کند 20 شتر بر عهده اوست ؟! وقتی ما در عراق بودیم این سخن به ما رسید و ما از گوینده آن بیزاری می جستیم و می گفتیم :آن کسی که این را آورده است شیطان بوده است!
امام فرمود :شتاب نکن ای ابان! این حکم رسول الله صلی الله علیه وآله است. زن تا یک سوم دیه با مرد برابری می کند و وقتی به یک سوم رسید به نصف برمی گردد!
ای ابان! تو مرا به #قياس می گیری در حالیکه سنت وقتی قياس شود دین محو و نابود می شود!


2⃣عن محمدبن الفضیل قال کنا فی دهلیز یحیی بن خالد بمکة و کان هناک أبوالحسن موسی وأبو یوسف فقام الیه أبو یوسف وتربع بین یدیه فقال یا أبا الحسن جعلت فداک المحرم یظلل قال لا قال فیستظل بالجدار والمحمل ویدخل البیت والخباء قال نعم قال فضحک أبو یوسف شبه المستهزء فقال له أبوالحسن یا با یوسف ان الدین لیس بالقیاس کقیاسک وقیاس أصحابک ان الله عز وجل امر فی کتابه بالطلاق وأکد فیه بشاهدین ولم یرض بهما الا عدلین وأمر فی کتابه بالتزویج وأهمله بلا شهود فأتیتم بشاهدین فیما أبطل الله وأبطلتم الشاهدین فیما اکد الله عز وجل وأجزتم الطلاق المجنون والسکران حج رسول الله صلی الله علیه وآله فاحرم ولم یظلل ودخل البیت والخباء واستظل بالمحمل والجدار ففعلنا کما فعل رسول الله صلی الله علیه وآله فسکت

📚كافي ج۴ص۳۵۲

محمد بن فضيل گوید: ما در دالان منزل یحیی بن خالد در مکه بودیم و امام کاظم علیه السلام و ابويوسف (قاضی)هم آنجا بودند. أبو يوسف به سوی موسي بن جعفر علیه السلام برخاست و چهارزانو مقابل حضرت نشست و گفت :یا اباالحسن، فدایت شوم، آیا شخص مُحْرم سایبان بر سر خود بگیرد؟ فرمود :خیر، گفت :آیا در سایه دیوار و کجاوه سایه بگیرد و به اتاق و خیمه وارد شود؟ فرمود :بله!
ابويوسف شبیه شخص مسخره کننده خندید. امام فرمود:ای ابا يوسف، دین با #قياس مانند قياس های تو و اصحابت نیست! همانا اللَّه در کتابش به طلاق دستور داده است و دو شاهد برای آن تأکید کرده است و جز به عادل بودن آن دو راضی نشده است و در کتابش به ازدواج أمر نموده است و آن را بدون شاهد مهمل قرار داده است اما شما در آنجایی که (وجود شاهد را)باطل کرده است دو شاهد آورده اید و در آنجایی که الله تاکید نموده است (یعنی طلاق) دو شاهد را باطل نمودید! و طلاق مجنون و مست را جائز می شمارید!
رسول الله صلی الله علیه و آله حج به جا آورد و مُحْرم گردید و سایبان بر سر خود نگرفت اما(در حال احرام) داخل اتاق و خیمه می شد و در سایه دیوار و کجاوه سایه می گرفت، پس ما همان کاری را انجام دادیم که رسول الله صلی الله علیه و آله انجام داد. پس ابو يوسف ساکت گردید!


3⃣عن الحسن بن راشد قال قلت لأبی عبد الله الحائض تقضی الصلاة قال لا قلت تقضی الصوم قال نعم قلت من أین جاء هذا قال إن أول من قاس إبلیس قلت فالصائم یستنقع فی الماء قال نعم قلت فیبل ثوبا علی جسده قال لا قلت من أین جاء هذا قال من ذاک

📚كافي ج۴ص۱۱۳

حسن بن راشد گوید : به امام صادق علیه السلام گفتم : آیا زن حائض نمازش را قضا می کند؟ فرمود :خیر، گفتم : روزه را قضا می کند؟ فرمود :بله، گفتم :این حکم از کجا آمده است؟! فرمود : همانا اولین کسی که #قياس کرد ابليس بود!
گفتم : آیا روزه دار می تواند (بدنش را نه سرش را) در آب فرو ببرد؟ فرمود :بله، گفتم :آیا می تواند لباسی که بر تن دارد را مرطوب نماید؟ فرمود :خیر! گفتم : این از کجا آمده است؟فرمود :از همانجا! (که دین قياس پذیر نیست)

#رد_انواع_قیاس

نظرات (0)

...
نام۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹