✅پاسخ : به روایات زیر توجه فرمایید :


1⃣ ابوعمر گوید : به من خبر رسیده است که دعبل خزاعی بر امام رضا صلوات اللَّه در خراسان وارد شد. پس وقتی بر ایشان وارد شد گفت : من قصیده‌ای گفته ام و بر خودم قرار داده ام که برای هیچ کسی زودتر از شما آن را نخوانم! امام فرمود : آن را بیاور! پس قصیده ای که این ابیات در آن است را برایش خواند :

أَ لَمْ تَرَ أَنَّنِی مُذْ ثَلَاثُونَ حِجَّةً***أَرُوحُ وَ أَغْدُو دَائِمَ الْحَسَرَاتِ
أَرَی فَیْئَهُمْ فِی غَیْرِهِمْ مُتَقَسِّماً***وَ أَیْدِیَهُمْ مِنْ فَیْئِهِمْ صِفْرَاتٍ

پس وقتی از خواندن آن فارغ شد، امام رضا صلوات اللَّه علیه برخاست و داخل منزل شد و پارچه ای که در آن ۶٠٠ دینار بود فرستاد و به کنیز گفت به او بگو : مولایت به تو می گوید : با این پول بر سفر خود کمک بگیر و ما را معذور بدار!
دعبل به آن کنیز گفت : نه به اللَّه قسم! قصد من این نبود و برای این بیرون نیامدم، ولی به حضرت بگو : یکی از لباس‌های خود را به من ببخش! پس امام رضا صلوات اللَّه علیه پولها را به او برگرداند و به او گفت آن را بگیر و جُبه ای از لباس‌های خود را برایش فرستاد!

📚 رجال الکشّیّ ص ۴۲۶


2⃣ هنگامی که ابراهیم بن عباس و دعبل بن علی به امام رضا صلوات اللَّه رسیدند و برای حضرت به ولایتهدی بیعت گرفته شده بود، دعبل قصیده «مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ***وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفِرُ الْعَرَصَاتِ» را برای حضرت خواند و ابراهیم بن عباس شعر «أَزَالَ عَزَاءَ الْقَلْبِ بَعْدَ التَّجَلُّدِ***مَصَارِعُ أَوْلَادِ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ» را برای حضرت خواند. پس امام بیست هزار از درهمهایی که نامش بر روی آن بود و مأمون دستور داده بود آنها را ضرب کنند به آن دو بخشید! دعبل ده هزار درهم که سهمیه اش بود را به قم برد و هر درهم را به ده درهم فروخت و صدهزار درهم برایش حاصل شد، اما ابراهیم بعد از اینکه برخی از آنها را هدیه داد و بخشی از آن را بین أهل خود تقسیم کرد، همواره نزدش بود تا اینکه از دنیا رفت و کفن و مایحتاج دفنش از آن بود!

📚 عیون أخبار الرضا ج ۲ ص ۱۴۲



3⃣ محمد بن یحیی گوید : أبو نواس در یک روزی که امام رضا صلوات اللَّه علیه سوار بر استرش از نزد مأمون خارج گردید به حضرت نگاهی کرد و به حضرت نزدیک شد و به ایشان سلام کرد و گفت : ای فرزند رسول اللّه! من در مورد شما ابیاتی گفته ام و دوست دارم از من بشنوی! امام فرمود : بگو! پس او اینگونه گفت :

مُطَهَّرُونَ نَقِیَّاٌت ثِیَابُهُمْ***تَجْرِی الصَّلَاةُ عَلَیْهِمْ أَیْنَمَا ذُکِرُوا
مَنْ لَمْ یَکُنْ عَلَوِیّاً حِینَ تَنْسُبُهُ***فَمَا لَهُ مِنْ قَدِیمِ الدَّهْرِ مُفْتَخَرٌ
فَاللَّهُ لَمَّا بَدَا خَلْقاً فَأَتْقَنَهُ***صَفَّاکُمْ وَ اصْطَفَاکُمْ أَیُّهَا الْبَشَرُ
وَ أَنْتُمُ الْمَلَأُ الْأَعْلَی وَ عِنْدَکُمْ***عِلْمُ الْکِتَابِ وَ مَا جَاءَتْ بِهِ السُّوَرُ

سپس امام فرمود : ابیاتی برای ما آوردی که هیچ کسی قبل از تو به آن سبقت نگرفته است!
سپس فرمود : ای غلام! آیا از نفقه ما چیزی نزد تو هست؟ او گفت : بله! ٣٠٠ درهم! امام فرمود : آن را به او بده! سپس فرمود : ای غلام! ممکن است این را کم بشمارد، این استر را نیز به سوی او بران!

📚عیون أخبارالرضا ج ۲ ص ۱۴۳



4⃣عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِیرٍ الْأَسَدِیِّ، عَنِ الْکُمَیْتِ بْنِ زَیْدٍ الْأَسَدِیِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَقَالَ: وَ اللَّهِ یَا کُمَیْتُ! لَوْ کَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَیْنَاکَ مِنْهُ، وَ لَکِنْ لَکَ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ: لَنْ یَزَالَ مَعَکَ رُوحُ الْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا

📚 الکافی ج۸ص۱۰۲

کمیت گوید : من بر امام باقر صلوات اللَّه علیه وارد شدم. امام فرمود : به اللَّه قسم ای کمیت! اگر مالی نزد ما بود از آن به تو عطا می کردیم، ولی آنچه رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله به حسان بن ثابت فرمود برای تو باشد : تا زمانی که از ما دفاع می کنی، همواره روح القُدُس همراه تو باشد!

✅ در روایات فراوانی که چند مورد آن ذکر گردید، مشاهده‌ می شود که ائمه علیهم السلام به شاعرانی مانند دعبل و کمیت و غیره که مدح و مرثیه اهل بیت علیهم السلام می کردند، هدایا و اموالی هدیه می دادند.

البته‌ با توجه به روایاتی که در #سوال_489_ ذکر گردید، کسانی که مدح و مرثیه اهل بیت علیهم السلام را وسیله کسب دنیا قرار می‌دهند مورد مذمت شدید هستند ولی اگر کسی به آنها هدیه ای داد، منعی در قبول آن نیست.


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیَةَ وَ النَّصْر