#سوال_1885_ نبيذ حلال چیست؟
✅ پاسخ : به روایات زیر توجه فرمایید :
1⃣عن إسماعیل بن الفضل الهاشمی قال: شکوت إلی أبی عبدالله قراقر تصیبنی فی معدتی و قلة استمرائی الطعام فقال لی لم لا تتخذ نبیذا نشربه نحن و هو یمرئ الطعام و یذهب بالقراقر و الریاح من البطن قال فقلت له صفه لی جعلت فداک فقال لی تأخذ صاعا من زبیب فتنقی حبه و ما فیه ثم تغسل بالماء غسلا جیدا ثم تنقعه فی مثله من الماء أو ما یغمره ثم تترکه فی الشتاء ثلاثة أیام بلیالیها و فی الصیف یوما و لیلة فإذا أتی علیه ذلک القدر صفیته و أخذت صفوته و جعلته فی إناء و أخذت مقداره بعود ثم طبخته طبخا رفیقا حتی یذهب ثلثاه و یبقی ثلثه ثم تجعل علیه نصف رطل عسل و تأخذ مقدار العسل ثم تطبخه حتی تذهب تلک الزیادة ثم تأخذ زنجبیلا و خولنجانا و دارصینی و الزعفران و قرنفلا و مصطکی و تدقه و تجعله فی خرقة رقیقة و تطرحه فیه و تغلیه معه غلیة ثم تنزله فإذا برد صفیته و أخذت منه علی غدائک و عشائک قال ففعلت فذهب عنی ما کنت أجده و هو شراب طیب لا یتغیر إذا بقی إن شاءالله
📚کافی ج۶ص۴۲۶
عبدالله بن فضل گوید : به امام صادق از قرقره در معده و کم گوارایی طعام شکایت کردم؛ امام فرمود : برای چه نبیذی که ما آن را می نوشیم و غذا را گوارا می کند و قرقره ها و بادها را از شکم می برد درست نمی کنی؟! من گفتم : فدایت شوم! آن را برای من توصیف نمایید! امام فرمود : یک صاع کشمش برمی داری و آن را از هسته و آنچه در آن است پاک می کنی و سپس آن را به خوبی با آب شستشو می دهی و سپس آن را در اندازه خودش از آب یا به قدری که روی آن را بپوشاند می اندازی و سپس در زمستان سه شبانه روز و در تابستان یک شبانه روز آن را رها می کنی و وقتی این مدت زمان بر آن گذشت، آن را صاف می کنی و صاف شده آن را برمی داری و در ظرفی قرار می دهی و با چوب مقدار آن را اندازه گیری می کنی و سپس به صورت ملایم آن را طبخ می کنی تا اینکه دو سوم آن برود و یک سوم آن باقی بماند. سپس نیم رطل عسل بر آن قرار می دهی و مقدار عسل را اندازه گیری می کنی و سپس آن را طبخ می کنی تا آن مقدار زیاد شده (به خاطر عسل) برود و سپس زنجبیل و خولنجان و دارچین و زعفران و قرنفل و مصطکی را برمی داری و آنها را می کوبی و در پارچه نازکی قرار می دهی و آن را در آن می اندازی و به همراه آنها یک جوش به آنها می دهی و سپس آن را پایین می آوری و وقتی سرد شد آن را صاف می کنی و آن را بر روی صبحانه و شام خود مصرف می کنی.
گوید : من این کار را انجام دادم و آنچه مشکل داشتم از من رفت و آن شراب طیّبی است که در صورتی که باقی بماند تغییر نمی کند. إن شاءاللَّه
2⃣کلبی نسابه گوید: از امام صادق در مورد نبيذ سؤال کردم؛ امام فرمود : حلال است! من گفتم : ما نبیذ می اندازیم و در آن عَکَر (دُردی) و غير آن می اندازیم! امام فرمود : اَه! اَه! آن خمر گندیده است!
گوید: من گفتم : فدایت شوم! پس منظور شما کدام نبیذ است؟ امام فرمود: همانا أهل مدینه از تغییر آب و فساد طبائع شان به رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله شکایت نمودند و ایشان آنها را نبیذ ساختن امر نمودند. پس یکی از آنها به خادم خود امر می کرد که برایش نبیذ بیندازد و او سراغ یک مشت خرما می رفت و آن را در مَشک می انداخت و نوشیدن و طهارت او از این آب بود!
من گفتم : تعداد خرماهایی که (در مَشک آب) انداخته می شد چندتا بود؟ فرمود : به اندازه ای که یک کف دست حمل کند! گفتم : یک مشتی یا دو مشتی؟ فرمود: گاهی یک مشتی و گاهی دو مُشتی!
گفتم : آن مشک چقدر آب جا می گرفت؟ فرمود: بین چهل تا هشتاد به بالا! گفتم : به رطل؟ فرمود : ارطال با مکیال عراق!
📚کافی ج۶ص۴١۶
3⃣حنان بن سدير گويد: شنیدم مردی به امام صادق صلوات اللَّه علیه می گفت : در مورد نبيذ چه می فرمایید؟ چرا که ابومریم آن را می نوشد و می پندارد شما او را به نوشیدن آن أمر نموده اید! امام فرمود : ابومریم راست گفته است، او از من در مورد نبيذ سؤال کرد و من به او خبر دادم که حلال است! و او در مورد مست کننده از من سؤال نکرد.
گويد : سپس امام فرمود : در مورد مست کننده از هیچ کسی تقیه نمی کنم، نه از سلطان و نه غیر آن! همانا رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله فرمود : هر مست کننده ای حرام است و چیزی که زیاد آن مست کند و اندک از آن هم حرام است.
آن مرد به امام گفت : فدایت شوم! این نبیذی که به ابومریم اجازه نوشیدن آن را داده اید چیست؟ امام فرمود : اما پدرم به خادم أمر می کرد که قدحی بیاورد و در آن مویز قرار دهد و آن را پاکیزه بشوید و سپس آن را در ظرفی قرار دهد و سپس سه یا چهار برابر آن بر روی آن آب بریزد و آن را در شب قرار دهد و در روز بنوشد و صبح آن را قرار دهد و شب آن را بنوشد و به خادم أمر می کرد که هر سه روز یکبار ظرف را شستشو دهد تا به هیجان نیاید. پس اگر نبیذ می خواهید، این نبیذ است!
📚کافی ج۶ص۴١۵
https://t.me/porseshvapasokhe
نظرات (0)